جامعه سرآمدان رسانه در «رسامد» دور هم جمع شدند
1402/05/21 20:12
به گزارش" هنرآفرین" محمد باشه آهنگر کارگردان فیلم ملکه در جدیدترین تجربه تلویزیونیش به سمت ارائه مفاهیم مختلف اجتماعی رفته است. در پس از آزادی بحث تولید، واسطه گری ، کارشکنی در تولید ، اعتیاد و مسائل مبتلا حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ نیز دیده می شود وبخشی از سریال به روایت زندگی مهاجرین افغانی اختصاص دارد. داستان سریال بعد از آزادی خیلی زود با قتل حسین یکی از کارگران افغانی کارخانه شروع و مخاطب شاهد یک درام پلیسی جنایی و اجتماعی می شود. سام کبودوند بازیگری که پیش از این او را در آذر شهدخت و .. و همچنین فیلم روباه در نقش یک مامور وزارت و یا یکی از کردهای مدافع پاوه در فیلم چ ابراهیم حاتمی کیا دیده ایم درباره حضورش دراین سریال و کارهای گذشته گفت و گویی با "هنرآفرین" انجام داده که حرفهایش را می خوانید:
کار کردن با کارگردانان بزرگ
کار با کارگردانان بزرگ برای من تاثیرات زیادی داشت .همینکه شما با کارگردان بزرگی همکاری می کنید با نوع نگاهش و فضای حرفه ای کاریش نیز آشنایی پیدا می کنید . بازی در فیلمی که صحنه های جنگی در محیط های سخت طبیعی دارد کار دشواری است و این نوع تجربیات بازیگر را آبدیده تر می کند .یک بازیگرهر چه تلاش ، تحقیق و مطالعه کند تا به مرور زمان تجربیات کاریش تکمیل نشود نمی تواند به بلوغ در بازیگری برسد .
خودم را تئاتری می دانم
خودم را یک تئاتری می دانم وبازیگری را در تئاتر آموختم . جنس لذت بازی در صحنه بسیارمتفاوت است و هیچگاه نمی توانم از آن فاصله بگیرم. یک بازیگر اگر توانمند باشد باید بتواند در هر مدیومی بازی کند . در این دوران کرونایی دوری ام از تئاتر برایم خیلی سخت بوده است .
شخصیت سهیل در بعد از آزادی
به نظرم شخصیت سهیل خاکستری نیست و از قسمت های میانی سریال چهره جدیدی از او می بینیم . حامد هم در سریال گاهی به پشت سرت نگاه کن هم بر اساس شرایط مجور به کارهایی می شود که خلاف عرف است . در سریال هیات مدیریه به خاطر ویژگی های طنز سریال شخصیتها فانتزی تر بودند. در سریال گاهی شب گاهی روز هم نقش آدمی مقتدر را بازی کردم . قبل از خواندن فیلم نامه محمد باشه آهنگر سهیل و ویژگی هایش را برای من تعریف کردند و گفتند سهیل و عارف دو رفیق هستند که با شراکت کارگاه تولید رب ایجاد کرده اند و در ادامه هم مجبور به انجام کارهای خلاف قانون می شوند و این رویه باعث بروز اختلاف میانشان می شود. بعد به من گفتند این شخصیت در طول قصه رنگ آمیزی های متنوعی پیدا می کند . موقعی که فیلم نامه را خواندم متوجه این شرایط شدم که سهیل از دوست صمیمی تبدیل به آدمی منفعت طلب می شود. در جمع بندی های که با کارگردان داشتیم به این نتیجه رسیدیم که لایه های دیگری به این شخصیت اضافه کنیم وامیدوارم در ارائه درست کاراکتر سهیل موفق بوده باشم. به نظرم حتی اگر در شرایطی سهیل منفی می شود منفی دوست داشتنی به نظر می رسد و مخاطب به برخی از کارهایش حق می دهد که چنین رفتاری بروز بدهد .گهگاهی هم سهیل رفتارهای مثبتی انجام می دهد که برای مخاطب شک برانگیز می شود . موقعیت های پیش روی آدمها است که آنها به انجام کارهای بد و خوب سوق می دهد و ناگهان یک آدم آرام و منطقی تبدیل به یک قاتل می شود . در یک سریال چون زمان زیادی نسبت به فیلم در اختیار کارگردان است شخصیت پردازی ها درست و کامل تر می شود . در یکی از سکانس های بازجویی سهیل نوع و جنس رفاقتش را برای بازپرس مطرح می کند که از دوران دانشجویی رفاقتشان شروع شده است و باهم برای رسیدن به آرزوهایشان کارگاه تولید رب را راه اندازی کردند . موقعیت و ایجاب زمانه شرایطی را رقم می کند که در اداره کارگاه به اختلاف نظر می رسند. اختلافی که سهیل علی رغم قبول نداشتنش آن را پذیرفته است. سهیل در این شرایط تلاش می کند از مسیر دیگری حرکت کند .
گفت و گو: احمد محمداسماعیلی
لینک کوتاه : https://honarafarinnews.ir/n/233